تبادل لینک هوشمند طـرفداری- بنا به گزارش AS، بیل در این مصاحبه به زبان انگلیسی و با یک مترجم صحبت کرد.
- کلاس های زبان اسپانیایی چگونه پیش می رود؟
خوب، من دو یا سه بار در هفته کلاس دارم و بیشتر درک می کنم و همیشه بیشتر صحبت می کنم.
- به من در مورد عکسی که در بچگی پیراهن رئال مادرید را پوشیده بودی، بگو؟
به یاد دارم که برای تعطیلات اینجا در اسپانیا بودیم، من با چند تن از دوستانم بیرون رفتم و آن را خریدم. آن را با خود به کاردیف بردم، جایی که در آن به دنیا آمده ام، و آن را پوشیدم.
- چرا رئال مادرید را دوست داشتی؟
من فقط دوست داشتم آنها در تلویزیون تماشا کنم. آنها بهترین بازیکنان را داشتند و بهترین فوتبال را بازی می کردند. من در بچگی بازی های زیادی را تماشا می کردم. هنگامی که آنها بازی می کردند، بازی همیشه هیجان انگیز بود. من واقعاً رئال مادرید را دوست داشتم.
- کدام بازیکن رئال مادرید را بیشتر از همه دوست داشتی؟
من زیدان و رونالدو را خیلی دوست داشتم. دیدن این دو نفر در کنار هم و کاری که می توانستند با توپ انجام دهند شگفت انگیز بود. فکر می کنم آنها دلیل علاقه من به رئال مادرید بودند.
- و در لیگ برتر، کدام باشگاه را دنبال می کنی؟
[می خندد] من عادت کرده بودم که آرسنال را دوست داشته باشم، اما وقتی به تاتنهام پیوستم، مسلماً علاقه ام به آنها نیز کمتر شد، - اما من واقعاً تیری آنری و پاتریک ویراو این دسته بازیکنان را دوست داشتم. آنها باور نکردنی بودند.
- از تیم های پایه ساوثهمپتون آمده ای و وقتی جوان تر بودی ورزش های دیگری مثل راگبی، هاکی، تنیس،... را هم تجربه کرده ای...
بله، بله من تقریباً هر رشته ورزشی را انجام داده ام. من ورزش های زیادی را دوست داشتم.
- آیا همیشه اینقدر سریع بودی؟
بله، من همیشه بسیار سریع بوده ام.
- در 14 سالگی یک رشد جهشی داشتی...
بله، در حدود 14 یا 15 سالگی، و قبل از ورود به ساوثهمپتون بود. و درست قبل از شروع کار حرفه ای ام بود و از این رو خیلی خوب نتیجه داد.
- آیا این رشد ناگهانی روی کمرت نیز تأثیر گذاشت؟
نه، من هیچ مشکلی در ناحیه کمر یا هر جای دیگر ندارم. این فقط یکی از آن چیزهایی بود که عضلات باید به آن عادت می کردند. این تنها بخشی از روند رشد بود. چنین اتفاقی برای همه نوجوانان رخ می دهد.
- اما همه چیز در مورد فتق احتمالی نوشته شده است. در این مورد نظرت چیست؟
نه، من هیچ مشکلی ندارم. این درست نیست.
- اولین بازی خود برای ولز را در 16 سالگی انجام دادی...
بله، من اولین بازی کاملم را در آن زمان و مقابل ترینیداد و توباگو تجربه کردم.
- و آیا از روی ضربه ایستگاهی گلزنی کردی؟
نه، در آن مسابقه نبود، اما بعد ها در بازی خانگی مقابل اسلواکی گلزنی کردم.
- آیا بازی کردن برای ولز شانس تو برای حضور در جام جهانی یا جام ملت های اروپا را محدود می کند؟
نه، اینطور فکر نمی کنم. برای من این یک جاه طلبی بزرگ است. باید دید می توانیم صعود کنیم یا نه.
- آیا یک فرد ولزی باید برای ولز بازی کند یا می تواند بازی برای انگلستان را نیز انتخاب کند؟
من حق انتخاب داشتم، مادر بزرگم اهل انگلستان بود بنابراین من این گزینه را داشتم، اما من در ولز به دنیا آمده ام و به این موضوع افتخار می کنم. بازی کردن برای ولز مایه افتخار است و هنگامی که پیراهن کشورم را به تن می کنم، 100% توانم را به کار می گیرم.
- در انتقالی بزرگ، از ساوثهمپتون به تاتنهام منتقل شدی. آنها پول زیادی برای تو پرداخت کردند. آیا برای هماهنگی تقلا کردی؟
در ابتدا بله، من دوستانم را در ساوثهمپتون ترک کردم، ما در خانه ای بزرگ با هم زندگی می کردیم، و من به لندن رفتم تا به تنهایی زندگی کنم. بنابراین در ابتدا سخت بود، اما خیلی سریع به آن عادت کردم. و شما باید بزرگ شوید. این یک تجربه و بخشی از چیزی بود که مرا به آنچه امروز هستم، تبدیل کرده است.
- فوتبال را به عنوان یک دفاع چپ شروع کردی.
بله، در ساوثهمپتون من آنجا بازی می کردم و در تاتنهام هم به همین ترتیب.
- آیا آن را دوست داشتی؟
برایم مهم نیست. اما واقعاً نمی دانستم چطور دفاع کنم و دوست داشتم جلو بروم. بنابراین به همین خاطر تغییر پست دادم و آنها اجازه دادند که بیشتر جلو بروم و وظایف دفاعی کمتری به من محول کردند.
طرفداری- قسمت دوم از مصاحبه مفصل بیل را به نقل از AS، می خوانیم:
- پیشنهاد رئال مادرید چگونه از راه رسید؟
فکر می کنم در طول آن فصل خوب بازی می کردم و می خواستم همراه با تاتنهام راهی چمپیونزلیگ شوم، می خواستم در تورنمنت های بزرگ شرکت کنم. و در پایان فصل پیشنهادی از سوی رئال مادرید آمد که نمی توانستم رد کنم و همانطور که آنها می گویند، بقیه مسائل گذشته است.
- باید تابستان سختی پشت سر گذاشته باشی.
بله، تابستان بسیار طولانی بود. از اولین ابراز علاقه رئال مادرید تا امضای قرارداد تقریباً 4 ماه طول کشید. من پیش فصل را از دست دادم. من تمریناتی که می خواستم را نداشتم. اما اتفاقات رخ داد و حالا من در برنابئو هستم، و اینجا جایی است که می خواستم باشم.
- در زمین تمرینی رئال مادرید، یعنی والدبباس چگونه از تو استقبال کردند؟
همه فوق العاده بودند. در روز اول واقعاً همه از من استقبال کردند.
- خیلی خجالتی هستی، نه؟ حضور در مطبوعات را دوست نداری...
من فردی نیستم که خیلی در مقابل رسانه ها و مطبوعات قرار بگیرم. دوست دارم زندگی شخصی خود را داشته باشم.
- آیا بیشتر از همه با مودریچ وقت می گذرانی؟
بله، ما 4 یا 5 سال را در کنار یکدیگر سپری کرده ایم. بنابراین او را خیلی خوب می شناسم. بنابراین مسلماً از اینکه توانستم به اینجا بیایم و دوباره او را ببینم و مجبور نباشم که دوستان تازه ای پیدا کنم، در ابتدا برای من بسیار مهم بود. او باعث شد تا من احساس بسیار خوشایندی داشته باشم.
- تمایل زیادی به بیرون رفتن نداری. چرا در رستوران ها و عکس ها زیاد دیده نمی شوی؟
من خیلی بیرون می روم، اما سعی می کنم پنهان شوم. برای لذت بردن از مادرید بیرون می روم و سعی می کنم یک زندگی عادی داشته باشم.
- آیا در مرکز شهر بوده ای؟
بله، چند بار به آنجا رفته ام. من سعی می کنم تا کمتر شناخته شوم. و معمولاً کلاه به سر دارم.
- آیا هوای لندن سردتر است؟
بله! خیلی سرد تر.
- آیا در رختکن تیم های بزرگ، داشتن دوست سخت است؟
نه، اینطور فکر نمی کنم. این هم مثل هر رختکن معمولی دیگری است. من دوستان خوبی دارم. مهم نیست که در داخل زمین چه اتفاقاتی رخ دهد. اگر رابطه خوبی داشته باشید، تنها این اهمیت دارد.
- آیا می بینی که مردم از تو انتقاد می کنند؟ آیا مردم گزارش های بازی را برایت ترجمه می کنند؟
نه. من آنها را درک نمی کنم، بنابراین هیچ تلاشی نمی کنم و فکر می کنم این بهتر است. من فقط روی فوتبال خود تمرکز می کنم.
- آیا فکر می کنی که رسانه ها رفتار خوبی با تو داشته اند؟ آیا هم تیمی ها صحبت های مردم را منتقل می کنند؟
من در این مورد با هم تیمی هایم صحبت نمی کنم. وقتی که فوتبال بازی می کنم، در همین مورد هم صحبت می کنم و در خانه، به طور کلی در زمین گلف راجع به چیزهایی که علاقه دارم صحبت می کنیم. ترجیح می دهم در مورد این چیزها صحبت نکنم.
- بنابراین در خانه راجع به فوتبال صحبت نمی کنی؟
بله، من راجع به خودم در زمین فوتبال صحبت می کنم. اما در مورد چیزهایی که سایر افراد راجع به من می گویند، نه.
- گل های فوق العاده ای به ثمر رسانده ای، از جمله فرار از لب خط در فینال کوپا دل ری... اما شنیده ای که برخی افراد تو را توپ ربا* می خوانند؟
همانطور که گفتم، مردم عقاید خاص خود را دارند، و به همین ترتیب زندگی خود را می سازند. این کار آنهاست، و برای این به آنها پول می دهند. فکر می کنم وقتی بازی می کنم، هم پاس گل می دهم و هم گل می زنم. من فوتبال را به روش خودم بازی می کنم. این چیزی است که دوست دارم.
- به طور خاص دو صحنه وجود داشت. در مستایا مقابل والنسیا و سپس مقابل اسپانیول. مردم از اینکه پاس ندادی تعجب کردند. آیا دوباره آن صحنه ها را تماشا کردی؟
تمام چیزی که می توانم به یاد آورم این است که به سمت دروازه حرکت می کردم و می خواستم گلزنی کنم... و اگر گل می زدم دیگر هیچکس در این مورد صحبت نمی کرد. اما من او را ندیدم و پاس دادن در آن صحنه سخت می بود. اما این هم بخشی از فوتبال است، همین.
- فکر می کنی در این مورد زیاده روی شده است؟
نمی دانم چقدر به این موضوع اهمیت داده شده است! فکر می کنم مردم در این مورد صحبت می کردند، اما برای من همیشه در زمین فوتبال چنین اتفاقاتی رخ می دهد.
- آیا در این مورد با کریستیانو صحبت کرده ای؟
نه، بعد از آن ما در این مورد صحبت نکردیم. همیشه در فوتبال چنین اتفاقاتی رخ می دهد. این چیزی است که فقط باید در زمین فوتبال باقی بماند. هیچکس بعد از آن در موردش صحبت نمی کند.
- هرچند آنچلوتی از تو حمایت کرد...
اینکه او پای بازیکنان خود می ایستد، فوق العاده است و من سپاسگزارم. اما این فقط یکی از آن چیزهاست، همانطور که شما به دروزاه نزدیک تر می شوید، می خواهید گلزنی کنید، اما گاهی اوقات محقق نمی شود. هرطور که با آن کنار بیایید، به همان ترتیب به عنوان یک بازیکن شخصیت خود را نشان داده اید.
- آیا از این مصاحبه لذت می بری؟ یا مثل حضور در مطب دندانپزشک است؟
[می خندد]، نه، من خوبم. البته که عالی است.
طرفداری- قسمت سوم و پایانی مصاحبه مفصل او را به نقل از AS می خوانیم:
- آیا احساس دوست داشته شدن در برنابئو را داری؟
بله، من خوشحالم و مورد حمایت هواداران حاضر در ورزشگاه هستم. می خواهم همچنان سخت کار کنم تا تمام عناوین ممکن را به دست آوریم.
- آیا رقابتی وجود دارد که ببینید چه کسی دوست داشتنی تر است، گرت یا کریستیانو؟
نه در کل. من فقط می خواهم سخت کار کنم و هرچه می توانم در اختیار تیم قرار دهم. و امیدوارم که به این خاطر مرا دوست داشته باشند.
- وقتی فراری را شروع می کنی، متوجه هیجان زده شدن هواداران می شوی؟
البته، هواداران شگفت انگیز اند. من عاشق بازی های خانگی هستم، من عاشق برنابئو ام. من می خواهم حمله کرده و گلزنی کنم، این چیزی است که خیلی دوست دارم.
- وقتی که در گوشه محوطه جریمه ضربه ایستگاهی به دست می آید، چطور تصمیم می گیرید که چه کسی ضربه بزند؟
ما قبل از بازی جلسه هایی داریم تا در مورد تاکتیک ها بحث و گفتگو کنیم. به طور معمول اگر در سمت چپ باشد رونالدو می زند و اگر در سمت راست باشد، برای من است. بنابراین کم و بیش می دانیم که چه کسی ضربه خواهد زد.
- آیا آنچلوتی از شما می خواهد که بیشتر در خط میانی کار کنید تا بتواند در سیستم 3-3-4 از تو، رونالدو و بنزما استفاده کند؟ اینکه تو را برای کمک رسانی عقب تر بیاورد.
خب من باید دفاع کنم. هنگامی که حمله می کنیم من باید برای کمک به کریم و کریستیانو جلو بروم و هنگامی که دفاع می کنیم، من برای کمک به خط هافبک به عقب برمیگردم. این نقش من است.
- آیا تا به حال راجع به بازی در بال چپ بحث کرده اید؟
نه، این مربی است که تیم را انتخاب می کند و من بازی کردن در هر نقطه از خط حمله را دوست دارم، سمت راست، وسط یا چپ.
- و اگر او بخواهد، دوست داری که در سمت چپ بازی کنی؟
همانطور که گفتم، من قبلاً هم در سمت چپ بازی کرده ام و از بازی در هر پستی بسیار خوشحال می شوم.
- از لحاظ فنی کدام بازیکن بیش از همه شگفت زده ات کرده است؟
انتخاب کردن سخت است، همه ما خوب بازی کرده ایم، به همین دلیل است که عناوین قهرمانی متعددی کسب کرده ایم.
- و اودگارد؟
من بازی او را ندیده ام. او با کاستیا تمرین می کند. اما هنگامی که برای تمرین پیش ما بیاید، از او استقبال خواهیم کرد.
- آیا در تمرینات با کریستیانو کورس داشته ای؟
نه، ما مسابقه دویدن نداشته ایم.
- اگر داشته باشید، فکر می کنی چه کسی برنده خواهد شد؟
[می خندد] می دانستم این سؤال را خواهید پرسید! فکر می کنم او فکر می کند که خودش پیروز می شود و من هم فکر می کنم من پیروز خواهم شد. اما کورس فوق العاده ای خواهد بود.
- اما شاید به مسافت نیز بستگی داشته باشد. شاید او در 60 متر تو را شکست دهد و تو در 100 متر پیروز شوی؟
نمی دانم. [می خندد] فکر می کنم مسابقه بسیار جالبی خواهد بود.
- ترجیح می دهی فوتبال تماشا کنی یا گلف؟
من هر دوی آنها را دوست دارم.
- برخی فوتبالیست ها دوست ندارند فوتبال تماشا کنند.
من دوست دارم تماشا کنم و از بچگی این کار را انجام می دهم.
- وقتی رسانه های انگلیسی در مورد تلاش منچستر یونایتد برای خرید بیل در تابستان آینده صحبت می کنند، فکر می کنی ممکن است؟
از نظر من نه. من اخیراً مصاحبه ای داشتم و گفتم که اینجا خوشحالم، و هنوز زمان زیادی از قراردادم باقی مانده است و لحظات خوبی را سپری می کنم. ما عناوین قهرمانی را فتح می کنیم و من می خواهم اینجا بمانم.
- آیا همسرت هم اینجا خوشحال است؟
بله، اینطور فکر می کنم.
- همسر دیوید بکهام گفت که مادرید بوی سیر می دهد. مادرید برای تو چه بویی دارد؟
صادقانه بگویم که هرگز به اینکه چه بویی می دهد فکر نکرده ام. [می خندد] خب من وقتی بچه بودم برای تعطیلات به اینجا می آمدم پس بوی تعطیلات می دهد.
- فکر می کنی چرا رئال مادرید بعد از کریسمس افت کرده است؟
مطمئن نیستم. اگر می دانستیم به راحتی می توانستیم آن را درست کنیم. مراحلی در طول یک فصل وجود دارد و مسئله اصلی این است که بدانید چطور با آن کنار بیایید.
- در مورد فوتبال اسپانیا چه چیزی را کمتر دوست داری؟ به جز مصاحبه ها...
صادقانه بگویم که چندان مطمئن نیستم. فوتبال در اینجا نسبت به انگلیس فرق می کند، و من تنها از این تجربه جدید لذت می برم، یک فرهنگ متفاوت. و فقط به آن عادت می کنم و لذت می برم.
- آیا مطبوعات و رسانه ها فرق می کنند؟
من واقعاً خیلی مطمئن نیستم. چون توجه زیادی به آن نمی کنم، نه در اینجا و نه در آنجا.
- در مدرسه آیا بهترین نمرات خود را در تربیت بدنی کسب می کردی؟
با اختلاف فاحش!
- بدترین مبحث برای تو کدام بود؟
احتمالاً تاریخ و چیزهایی مانند آن. اما من همیشه می خواستم ورزش کنم.
- مطالعه کردن را دوست داری؟
نه زیاد.
- نظرت در مورد کن فالت که او هم یک ولزی بود، چیست؟
من در مورد او شنیده ام، اما چیزی از آثارش نخوانده ام.
- با محرومیت رونالدو، تمام ضربات ایستگاهی را تو خواهی زد؟
امیدوارم! این فرصت را به من می دهد تا بیشتر گلزنی کنم و این برای من خوب است.
نظرات شما عزیزان: